خلاصه داستان : «مارک اوبراین» مردی ۳۸ ساله است که از کودکی دچار بیماری خاص بوده و زندگی اش وابسته به دستگاه های پزشکی می باشد. او تصمیم گرفته برای اولین بار در زندگی اش رابطه جنسی داشته باشد. از این رو به کمک پرستارش زنی را پیدا می کند...

خلاصه داستان : مردی جوانی که شغلش گرفتن بلیت از مردم در ورودی سینما است، معتقد است که فرزند خداست. همچنین به مردم و اطرافیانش گفته است که سرنوشت همه به او وحی می شود و...

خلاصه داستان : محرومیت از تحصیل، از دست دادن یک دوست و یک قلب شکسته باعث شده که زندگی مُید رو به نابودی برود. اما با مرگ مادربزرگش مقداری پول در صورت رفتن به دانشگاه به او می رسد، ولی...

خلاصه داستان : «هاوارد هالووی» که مدافع حق بازیگران کودک و فرزند سابق خود می‌باشد، چند سالی می‌شود که به مرور زمان مشتریان با استعدادش را توسط فردی کینه‌جو به نام «آلدو شاکلی» از دست می‌دهد...

خلاصه داستان : یک تعمیرکار عجیب و غریب، یک ریموت کنترل مدرن به «دیوید واگنر» (مگوایر) و خواهر دو قلوی او، «جنیفر» (ویدرسپون) می دهد که با استفاده از آن، برادر و خواهر وارد مجموعه ی «پلزنت ویل» می شوند؛ یک مجموعه ی موفق و شاد تلویزیونی دهه ی ۱۹۵۰ که دوباره در دهه ی ۱۹۹۰ از یکی از کانال های کابلی پخش می شود...

خلاصه داستان : ایست ووبرن مینه سوتا، سال 1979. دو چاه آب شرب اهالی شهر با پساب های صنعتی آلوده می شوند و همه ی اهالی به کارخانه های محلی شک می برند و آن ها را علت مسموم شدن آب، ابتلای بعضی از کودکان شهر به سرطان خون و مرگ آنان می پندارند. «آن آندرسن» (کویینلن)، مادری که پسرش مرده تصمیم می گیرد از صاحبان کارخانه ها شکایت کند...

خلاصه داستان : وقتی دزدی خرده پا به نام "کازیمو" در زندان نقشه یک سرقت بزرگ را بدست می آورد،تصمیم می گیرد برای عملی کردن نقشه به سرعت از زندان خارج شود.اما او گرفتار است و این وظیفه "روزینالد" است که به او کمک کند...

خلاصه داستان : فارگو، داکوتای شمالی. «مارج گاندرسن» (دورمند)، پلیس محلی، زن بارداری است که تحمل، سادگی و رفتار مهربانش، ذکاوتش را پنهان کرده است. وقتی جسد دو سرنشین اتومبیلی در نزدیکی جسد یک پلیس کشف می شود، «مارج» این اتفاق را با پرونده ی دو خلافکار به نام های «کارل» (بوشمی) و «گیار» (استورمار) کنار هم می گذارد...

خلاصه داستان : چهار رفیق میان سال (آلن، تراولتا، میسی و لارنس) برای فرار از ملال زندگی روزمره ی خود تصمیم می گیرند با چهار موتور سیکلت از سین سیناتی راهی ساحل اقیانوس آرام در غرب امریکا بشوند. این چهار رفیق پس از چندی با یک گروه موتور سوار خشن به رهبری «جک» (لیوتا) درگیر می شوند...

خلاصه داستان : یک کاراگاه بخش جنایی پلیس که یهودی می باشد با گروهی از صهیونیست ها به مشکل بر می خورد ...